برای مثال پارسونز فرهنگ را مجموعهای از الگوهای رفتاری میداند و براون آن را فرایندی در نظر میگیرد که از آن طریق زبان، باورها، گمانها، پسندها، دانش، چیرهدستی و انواع عرفها در یک گروه یا طبقه معین به صورت دست به دست از شخصی به شخص دیگر و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. همراه و متناسب با تعاریف فرهنگ، طبقهبندیهای مختلفی نیز از این مفهوم(فرهنگ شهری، سازمانی، روستایی و...) ارائه شده است. از جمله این طبقهبندیها باید به فرهنگ شهروندی اشاره کرد که مجموعهای از ارزشها، نگرشها و قوانین مشترک بنیادی است و در بردارنده احساس تعلق، تعهد و احترام به میراث مشترک و همچنین تشخیص حقوق و تعهدات شهروندی است.
از جمله مصداقهای فرهنگ شهروندی مراسم نوروز و آداب پیش از آن است، نوروز یکی از کهنترین آیینهایی است که روایتهای گوناگونی درباره پیدایش آن وجود دارد اما همه این روایتها به اینجا ختم میشود که نوروز جشن آغاز سال، آغاز فروردین و یادآور رسوم اجداد و نیاکان ماست. در این میان، خانه تکانی از نخستین رسومی است که برای استقبال از نوروز انجام میشود. ما هرساله پیش از نوروز گوشه و کنار خانه را از گردوغبار پاک میکنیم و لوازم اضافی و غیر قابل استفاده را دور میاندازیم. نکته حائز اهمیت این است که ما تاثیر منفی اشیای زائد و لوازم اضافی منزل خود را احساس میکنیم و بنا به یک رسم زیبا و کهن، هرساله این اشیای کهنه و غیرقابل استفاده را از فضای زیستی خود دور میکنیم تا در سال نو احساس بهتری به زندگی داشته باشیم.
اما آیا همین نگرش را به محیط زیست کلان خود داریم و در این فکر هستیم که در این ایام، تا آنجا که میتوانیم در پاکسازی محیط شهری هم نقشی داشته باشیم یا کمی آن سوتر، با جمعآوری زبالهها در دامنهها خستگی و بیماری را از پیکر ظریف و حساس کوهستان و طبیعت دور کنیم و خانه تکانی را به مفهوم وسیعتری عینیت بخشیم؟ با مرور تاریخ و متون کهن با این واقعیت آشنا میشویم که نیاکان ما همواره در اندیشه پاکیزه نگاه داشتن محیط زیست بودهاند و این توجه تنها به آیینها محدود نمیشده و در جای جای فرهنگ ملی و دینی ما، مراقبت از محیط زیست به مثابه یک وظیفه شرعی و انسانی مورد تاکید قرار گرفته است. پس با نگاهی عمیقتر به آیینکهن خانهتکانی در مییابیم که با جمعآوری بهنگام زبالههای خانگی و قراردادن آنها در جایگاههای تعیینشده و همچنین اجرای طرح تفکیک زباله از مبدا به سهم خود از آلودگی محیط زیست شهری بکاهیم و در کنار انجام این وظیفه در تمام طول سال رسم زیبا و کهن خانه تکانی را در این ایام به صورت نمادین انجام بدهیم. به بیان دیگر بهبود کیفی محیط زیست و شهر از نظر پاکیزگی تنها وظیفه مسئولین نیست و شهروند نیز باید با آگاهی و دقت نظر در حفظ ظاهر شهر و پاکیزگی آن مشارکت کند.
با توجه به این معنا میتوان گفت شهروندی و فرهنگ شهروندی حاصل تعهد، مسئولیتپذیری و معاونت عرصههای مختلف جامعه است و جامعه سالم نیازمند چنین شهروندان فعالی است که با متعهدبودن، نقش اساسی در بهبود مشکلات شهری دارند.
پس نمیتوان فرد و جامعه را همچون ایدههای مخالف و متضاد با یکدیگر دانست بلکه کارگزاری خرد و کردارهای اجتماعی به یکدیگر وابستهاند و به گفته جامعهشناسان به یک معنا فرد با ایفای تعهدات، شرایط ضروری شهروندی را باز تولید میکند؛ بنابراین برای رسیدن به شهری نمونه و محیطزیستی پاکیزه علاوه بر اینکه لازم است مسئولین به خوبی عمل کنند، شهروندان نیز باید در مقابل شهر احساس تعلق داشته باشند و ضمن خودداری از آلوده کردن محیطزیست شهری در تمامی طرحهایی که برای کاهش آلودگیها و حفظ محیط زندگی بهاجرا در میآید مشارکت جویند.